گروه جهاد و مقاومت مشرق - 1361 سال پر عملیاتی در تاریخ دفاع مقدس است. در بهار این سال رزمندگان عملیاتهای غرورآفرین فتحالمبین و بیتالمقدس را انجام میدهند، تابستان در عملیات بزرگ رمضان شرکت میکنند، پاییز عملیاتهای مسلم بنعقیل و محرم را پیشرو دارند و در زمستان در عملیات والفجر مقدماتی حاضر میشوند. دهم آبان این سال عملیات موفقیتآمیز «محرم» در غرب کشور انجام میشود و 550 کیلومتر مربع از خاک دشمن آزاد میشود. سردار حسین رضایی اردستانی از جانبازان لشکر 14 امام حسین (ع) در کنار دیگر رزمندگان در این عملیات حضور داشت و از نزدیک شاهد رشادت نیروها برای موفقیت بود. به مناسبت سالروز انجام عملیات محرم، ما در گفتوگویی با رضایی اردستانی به تشریح این عملیات میپردازیم.
ما پیش از عملیات محرم در سال 1361، چندین عملیات بزرگ و سخت داشتیم. چه توجیهی برای انجام یک عملیات دیگر در پاییز آن سال وجود داشت؟
پس از عملیات رمضان، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به منظور انهدام نیروی دشمن، آزادسازی اراضی ایران که همچنان در اشغال متجاوزین بود و نیز دستیابی و تصرف مواضع سرکوب، عملیاتهایی را در منطقه غرب کشور طرحریزی و اجرا کردند که اولین آنها عملیات مسلم بن عقیل در منطقه سومار و سپس عملیات محرم در منطقه دهلران بود که در تاریخ 10/8/1361 اجرا شد. در مورد عملیاتهای قبلی هم باید گفت هر عملیاتی که آن زمان انجام میگرفت به قصد پیروزی صددرصدی برنامهریزی میشد. منتها ارتش بعث عراق تسلیحات و امکانات نظامی بیشتری از ما داشت. ما هم هر زمان که برای عملیات آماده میشدیم و عملیات اجرا میشد با توجه به توان خودمان وارد کار میشدیم. در عملیاتها حلوا خیرات نمیکردند و گلوله و تیراندازی بود. از عملیات بیتالمقدس که آزادی خرمشهر را در پی داشت ما نمیخواستیم وارد خاک عراق شویم ولی شرایطی که نظام جمهوری اسلامی و حضرت امام (ره) برای دشمن تعیین کردند، مورد قبول بعثیها واقع نشد. حضرت امام در جملاتی کاملاً منطقی و درست میفرمود که برای خاتمه دادن به جنگ باید متجاوز مشخص شود، موضوعی که عراقیها و کشورهایی که از آن پشتیبانی میکردند زیر بار نمیرفتند. اگر زیر بار این حرف میرفتند و به دنبال مشخص کردن متجاوز میرفتند قطعاً کشور متجاوز عراق بود. ایران که تقصیری در شروع جنگ نداشت. ما تصمیم گرفتیم داخل خاک عراق بجنگیم. عملیات رمضان به همین شکل بود و عملیات محرم هم نیمی از خاک خودمان و نیمی از خاک عراق را شامل میشد. در عملیات محرم پیروز شدیم ولی در عملیات رمضان منجر به عقبنشینی شد. به هرحال هر عملیات شرایط خاص خودش را داشت و استراتژی فرماندهان و شیوه عملکرد نیروها متناسب با آن عملیات تغییر میکرد.
شاید برخی الان بگویند که میشد جلوی انجام برخی عملیاتها را که ریسک بیشتری برای موفقیت داشت گرفت؟
به طور مثال در رابطه با برخی عملیاتها مثل کربلای4 باید بگویم که انجام این عملیات برای ما خیلی مهم بود. ما میخواستیم از منطقه فاو خودمان را به بصره برسانیم و باید دست به این عملیات میزدیم. برای فرماندهان تا 10، 11 شب محرز نشد که عملیات لو رفته است. وقتی 30 سال پس از انجام عملیات میگوییم کربلای4 لو رفته است شاید حرف راحتی باشد ولی تصمیمگیری درباره این موضوع در آن زمان که قرار بوده عملیات بزرگی با حجم نیروی انسانی زیاد انجام شود، کار سختی است. برای فرماندهان بزرگ این عملیات معلوم نشده بود که این عملیات لو رفته است. اما وقتی دیدند که کار به سختی پیش میرود و بعد از ساعت یک بامداد فهمیدند که پیشروی امکانپذیر نیست دستور عقبنشینی صادر شد. آن زمان تازه متوجه شدند ادامه عملیات غیرممکن است. منتها اگر عملیات انجام نمیشد و همه نیروهای آماده هیچ کاری نمیکردند دشمن میفهمید که ما ترسیدهایم و در روز تمام نیروهای ما را بمباران میکرد. من از عملیات فرماندهی کل قوا در سال 1359 تا سال 1367 در جبهه بودم و در تمام عملیاتهای لشکر امام حسین(ع) حضور داشتم. تحلیل من به عنوان یک نظامی و رزمنده دفاع مقدس این است که اگر ما آن شب در عملیات کربلای4 عمل نمیکردیم و دشمن میفهمید که بر اساس ترس عملیات را انجام ندادهایم، صبح تمام نیروهایمان را بمباران میکرد. در کنار این، زمینه عملیات موفقیتآمیز کربلای5 در عملیات کربلای4 ریخته شد.
پس از جنگ ما در مسجدی مشغول بررسی نقشه عملیات والفجر8 بودیم. یکی از دوستان به پشتی تکیه داده بود و میگفت اگر اینطور میکردیم بهتر میشد. من به این دوست میگفتم الان این حرفها را در شرایط عادی میگویید ولی اگر زمان والفجر8 بودید تصمیمگیری برایتان خیلی سخت میشد. آقای محسن رضایی به عنوان فرمانده سپاه در عملیات جزیره مجنون میگفت که هر ثانیه 10 گلوله به زمین میخورد. حالا حساب کنید در آن شرایط سخت و بحرانی چگونه خواهد بود. حضرت امام اول جنگ فرمود جنگ ما، جنگ اسلام با کفر است. ما شکی در مورد این جمله نداشتیم. بعد از قطعنامه هم حضرت امام فرمود ما در هشت سال دفاع مقدس از عملکردمان نادم و پشیمان نیستیم. چون باید به تناسب شرایط آن زمان و آن روزها تصمیمگیری میشد.
آیا مسائل پیش آمده در عملیات رمضان به انجام عملیاتهای مسلم بن عقیل و محرم در چند ماه بعد ارتباط داشت؟
خیر، هر عملیات ویژگیهای خاص خودش را داشت. ما در عملیاتها یک خاطره شیرین و یک خاطره تلخ داریم. خاطره شیرین ما این است که شب عملیات همه پیشانیبندها و کولهبارشان را میبستند و به قصد دفاع و مقابله با دشمن وارد عملیات میشدند. دشمن هم دست خالی نبود و به لحاظ سلاح و مهمات از ما برتر بود. فقط چون ما شبانه به دل دشمن میزدیم توپخانه و هواپیماهای دشمن کاری از دستشان برنمیآمد و شرایط برایشان سخت میشد. این شبانه عملیات کردنها یکی از مهمترین ویژگیهای نیروهای رزمی و نظامی در دوران دفاع مقدس بود. صبح عملیات اگر پشت خاکریز حضور داشتیم میتوانستیم منطقه را حفظ کنیم و اگر پشت خاکریز نبودیم دشمن با نیروهای زرهیاش حمله میکرد و منطقه را پس میگرفت. این روش عملیات کردن ما در دوران دفاع مقدس بود. منطقه عملیاتی محرم هم منطقهای کوهستانی بود که در جنوب شرقی دهلران و در غرب عینخوش قرار داشت. دشمن با در اختیار داشتن ارتفاعات استراتژیک آن که متعلق به جمهوری اسلامی ایران بود، امتیازاتی متعدد را برای خود محفوظ نگه داشته بود و ما باید این مناطق را از اختیار دشمن بعثی خارج میکردیم.
ماجرای شکستن سد و شهید شدن نیروها در عملیات محرم چه بود؟
در عملیات محرم در سمت چپ فقط لشکر امام حسین(ع) حضور داشت و در جناح راست لشکرهای دیگر حضور داشتند. اگر ما سمت چپ به خاطر جاری شدن سیل عملیات انجام نمیدادیم دشمن متوجه حضورمان میشد و از همین سمت دور میزد و تمام منطقه را میگرفت و ممکن بود هزینه بیشتری بدهیم. ما به خاطر اینکه این کار صورت نگیرد، مجبور شدیم شهید بدهیم. از لشکر امام حسین(ع) 150 نفر در آب غرق شدند. شب عملیات به همراه فرمانده تیپ آقای ابوشهاب و نیروهای اطلاعات عملیات وضعیت رودخانه دویرج را بررسی کردیم و دیدیم آب تا پوتینهایمان بیشتر نیست. انقدر آب کم بود. زمانی که ساعت 30/10 شب وارد عملیات شدیم بارندگی خیلی شدیدی اتفاق افتاد و همراه با این بارندگی متأسفانه سد شکست. همین باعث شد رودخانه به خاطر بارندگی فصلی و شکستن سد پر از آب بشود. به هیچ وجه فکر نمیکردیم چنین اتفاقی بیفتد. باز شاید احتمال بارندگی را میدادیم ولی اصلاً فکر نمیکردیم سد بشکند. فرماندهان که پیش از شکستن سد وضعیت رودخانه را دیده بودند باور نمیکردند این حجم آب نیروهای پیاده را غرق کرده است.
این شکستن سد و شهادت نیروها شیرینی پیروزی در عملیات را کم کرد؟
بله، اگر این اتفاق نمیافتاد پیروزی در این عملیات خیلی برایمان شیرینتر میشد. 15 روز طول کشید تا عملیات محرم تمام شود. وقتی عملیات پایان یافت ما غنیمتزیادی از دشمن گرفتیم. لشکر امام حسین(ع) 100 تانک تی72 از دشمن غنیمت گرفت. 100 تانک رقم کمی نیست. این موضوع را فرمانده زرهی لشکر امام حسین(ع) اعلام کرد. 10 پاسگاه مرزی و حوضچههای نفتی شرهانی و زبیدات عراق همراه با ارتفاعات حمرین و قلههای 290 و 288 و 300 به تصرف نیروهای ایرانی درآمد. همچنین از دشمن اسرای زیادی گرفتیم و سلاحهای دیگری هم غنیمت گرفته شد.
شهدایی که تشییع شدند شور و حال خاصی به شهر اصفهان دادند...
پس از اینکه 370 نفر شهید عملیات محرم در اصفهان تشییع شدند، هزار نفر دیگر اعزام شدند. چون که این شهدا نیتشان خالص بود و با تمام وجود میخواستند کشور و اسلام را حفظ کنند و راه امام حسین(ع) را ادامه دهند. به خاطر خلوص نیتشان پس از شهادتشان عده دیگری پا در جای پای آنان گذاشتند و راهشان را ادامه دادند.
در 15 روز چه مناطقی آزاد شد؟
ما حدود 550 کیلومتر مربع از خاک کشورمان را آزاد کردیم. ما جایی میخواستیم از نظر ارتفاع و خاکریز منطقه را حفظ کنیم و پیشبینی این بود اگر چندین کیلومتر جلو برویم میتوانیم عملیات محرم را حفظ کنیم، ولی دشمن اجازه پیشروی نداد. تقریباً میتوان گفت به اهداف تعیین شده در این عملیات دست پیدا کردیم.
شهید حسین خرازی هم در این عملیات حضور داشتند؟
شهید خرازی در قرارگاه حضور داشت و آقای ابوشهاب در منطقه بود و نیروها را فرماندهی میکرد. منتها بعضی گردانها وقتی وضعیت عملیات را دیدند به صورت مستقیم با شهید خرازی در ارتباط بودند و از ایشان تکلیف خواستند و شهید خرازی گفتند هر چه آقای ابوشهاب بگوید را انجام دهید. شهید خرازی فرماندهای بااخلاص بود و هیچ گاه کلام دروغ یا تندی از ایشان نشنیدیم. شاید برخی فرمانده تیپ و لشکرها آمار دقیق گردانهایشان را نمیدادند ولی شهید خرازی برای اینکه دروغی نگفته باشد به درستی اگر سؤالی پرسیده میشد را جواب میداد. ایشان بعد از اینکه دست راستشان در عملیات خیبر قطع شد، با یک دست فرمانده لشکر بود. خیلی سخت است با یک دست فرمانده لشکر باشید. یکی از دلایلی که باعث شده بود لشکر امام حسین(ع) در زمان جنگ پیشرو و فعال باشد به شخصیت حاج حسین خرازی برمیگشت. به ما میگفت هر چی امکانات به لشکر دادند را باید خرج جبهه کنید، کسی حق ندارد از امکاناتی که برای جنگ میدهند بخواهد غیر از جنگ استفاده کند. اینکه سیمایشان آنقدر نورانی است از درونشان میآمد. البته باید گفت آن زمان هنوز لشکرها شکل نگرفته بود و به صورت تیپ بود و بعد از عملیات محرم لشکرها به وجود آمدند.
منبع: روزنامه جوان